رسوایی رسانههای وابسته به دولت انگلستان/ سلیمی نمین: با مرگ ملکه تغییری در سیاستهای انگلیس ایجاد نمیشود
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۷۹۹۷۱
گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ پنجشنبه ۱۷ شهریورماه، الیزابت دوم، ملکه سابق انگلستان در سن ۹۶ سالگی درگذشت. وی از سال ۱۹۵۲ میلادی به مدت ۷۰ سال سلطنت بریتانیا و قلمروهای مشترک المنافع را برعهده داشت. پس از مرگ وی، رسانههای وابسته به خاندان سلطنتی انگلستان ازجمله بیبیسی فارسی، سعی داشتند او را به عنوان «ملکه خوش قلب» معرفی کنند؛ این درحالی است که تمامی صفحات اینستاگرامی وابسته به رسانه بیبیسی ازجمله صفحات انگلیسی و فارسی این رسانه، در پُستهای مربوط به مرگ ملکه، دسترسی کاربران برای ارسال نظرات و کامنت گذاشتن را مسدود کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به باور کارشناسان، علیرغم تلاشهای رسانهای اخیر برای تطهیر چهره ملکه و فعالیتهای انگلستان در طی دهههای گذشته، نمیتوان کارنامه او و حکومت تحت سلطنتاش در داخل و خارج از خاکهای بریتانیا را از جنایتها و خیانتهای متعددی که مرتکب شده است سفید کرد. در همین مورد گفتوگویی با عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران داشتیم که در زیر می خوانید:
فارس: پس از درگذشت ملکه انگلستان رسانههای معاند از جمله بیبیسی فارسی سعی دارند وی را به عنوان شخصیتی دلسوز و «ملکه خوش قلب» معرفی کند. نظر شما راجع به اقدام مشترک این رسانهها چیست و به طور کلی کارنامه ملکه سابق انگلیس را چطور ارزیابی میکنید؟
سلیمی نمین: قبل از اینکه بخواهیم به کارنامه انگلیسی ها که ملکه در آن نقش جدی دارد بپردازیم، به نظر من توجه به رسوایی که رسانههای وابسته به این کشور مثل بیبیسی و افتضاحی که در نوع خبررسانی از خودشان بروز میدهند، بسیار مهم است. جالبتر از کارنامه ملکه این کشور سلطهگر که در همه جهان جنایاتی مرتکب شده که بر همه محرز است، نوع عملکرد رسانههایی مانند بیبیسی است که در زمینه خبررسانی مدعی هستند.
* بستن کامنت پُستهای بیبیسی، نشان دهنده تنفر مردم نسبت به ملکه است
بیبیسی در برخی از بخش های خبری به طور کامل به تبلیغات در مورد ملکه پرداخت و به علاوه اجازه کامنتگذاری در صفحه اینستاگرام خود را برای کاربران مسدود کرد؛ این مسئله نشان میدهد تنفر افکار عمومی نسبت به ملکه بسیار زیاد است که بیبیسی فارسی و بیبیسی انگلیسی مجبور به چنین اقدامی شدهاند.
فارس: در روزهای گذشته این رسانه ها سعی کردند که ملکه را در داخل مرزهای بریتانیا و بین مردم این کشور محبوب نشان دهند. نظر شما راجع به این مسئله چیست؟
سلیمی نمین: ملکه در داخل مرزها و بین مردم انگلستان هم اصلا محبوب نبود و به عنوان سمبل اشرافیت و سرمایهداری شناخته میشد، اشرافیتی که امروز بسیاری از مردم انگلیس از آن متنفر هستند. ملکهای که در چندین نقطه آن کشور از جمله اسکاتلند و لندن کاخ های عجیب و غریب داشت و سمبل و نماد سرمایهداری بود، به هیچوجه نمیتواند در بین عموم مردم انگلستان محبوب باشد.
بر فرض که نظر مردم انگلستان همان طوری که این رسانهها تبلیغ میکنند باشد، پس برای چه کامنتهای صفحههای اینستاگرام بیبیسی را میبندند؟ قطعاً ملکه انگلستان پایگاه اجتماعی مورد قبولی ندارد که حتی بیبیسی انگلیسی نمیگذارد مردم این کشور و تمام نقاط جهان، کامنتها و نظرات خودشان را در پُستهای مربوط به مرگ وی ارسال کنند. این اقدام آنها نشان میدهد که افکار عمومی خوشایند بیبیسی نیست و اگر بود در اینجا باید استقبال میکردند و میگذاشتند نظرات مردم منتشر شود؛ این که چنین فرصتی را به مردم نمیدهند، نشان می دهد که افکار عمومی مخالف ملکه است.
برخی تظاهراتها و مخالفتهایی که در گذشته، در خود انگلستان صورت گرفته، کاملاً نشاندهنده عدم محبوبیت ملکه در بین مردم این کشور است. به عنوان مثال در ماجرای طلاق و مرگ «دایانا»، همسر سابق پادشاه فعلی انگلستان که در آن زمان جانشین ملکه بود، مردم به شدت ضد ملکه شدند. دایانا مخالف با تشریفات سلطنتی بود و این مخالفت خودش را ابراز میکرد، متقابلاً خانواده سلطنتی نیز با او درگیری جدی داشتند و همه متوجه این موضوع شده بودند. در نهایت فشارهای خاندان سلطنتی باعث شد که او از کاخ بیرون رانده شده و مجبور به طلاق از همسرش یعنی چارلز، پسر بزرگ ملکه شود. دایانا پس از طلاق، با یک مرد مسلمان ازدواج کرد و مشغول به فعالیت های عامالمنفعه شد که اقبال عمومی نسبت به وی را همراه داشت.
از سوی دیگر قبول این مسئله که مادر فرزندان پادشاه آینده انگلستان با یک فرد مسلمان ازدواج کند، برای خانواده سلطنتی بسیار سخت بود و در نهایت با یک حادثه ساختگی که نتیجه همکاری سرویسهای اطلاعاتی فرانسه و انگلیس بود، او را کشتند؛ در آن موقع برای همه روشن بود که دربار انگلیس دایانا را حذف کرد. پس از این حادثه مردم به شدت از دایانا طرفداری کردند که این یک نوع ابراز تنفر از ملکه بود زیرا همه از اختلاف بین دایانا و ملکه اطلاع داشتند و او را در این جنایت سهیم میدانستند؛ در اینجا افکار عمومی انگلیس دایانا را انتخاب کرد و برای او عزاداری بسیار گستردهای را انجام داد.
رسانه های وابسته به خاندان سلطنتی از جمله بیبیسی سعی میکنند با سانسور نظرات مردم انگلستان، ملکه را در بین مردم این کشور محبوب نشان دهند، درحالی که خود آنها نیز میدانند که بخش قابل توجهی از افکار عمومی انگلیس از او متنفر است. البته بعضی از نسلهای اشرافی و نژادپرستهای انگلیسی، اشرافیت ملکه را نشان افتخار می دانند اما نسل جدید انگلیس اصلاً چنین چیزی را قبول ندارند که ملکه بتواند در مجلس لردها نقش اساسی را داشته باشد.
در انگلستان مجلس لردها قدرت بسیار بالاتری نسبت به مجلس عوام دارد و میتواند هر کاری که خواست را در ارتباط با مصوبات مجلس عوام انجام دهد؛ با این حال سالهاست که اعضای مجلس لردها توسط ملکه انتخاب میشوند و در سالهای اخیر با فشارهای افکار عمومی، انتخاب تعدادی از اعضا به دولت واگذار شد؛ قطعا اگر افکار عمومی با ملکه همراه بود، هرگز او را به محدودکردن قدرت خود در این زمینه مجبور نمیکردند.
فارس: اقدامات ملکه در دوران سلطنتشاش در خارج از مرزهای انگلستان را چطور ارزیابی میکنید و به نظر شما مردم جهان چه نظری راجع به وی دارند؟
* دموکراسی در انگلیس با وجود سلطنت کاملاً نقض میشود
سلیمی نمین: اقدامات انگلستان و نظرات مردم نسبت به ملکه در سطح جهانی بسیار روشن است. ملکه یا پادشاه، بخش همیشگی و غیر قابل تغییر نظام سیاسی انگلستان هستند؛ در انگلستان یک بخش متغیر وجود دارد که دولت ها هستند ولی ریاست نظام سیاسی انگلستان و ساختار اداری این کشور با ملکه یا پادشاه است، یعنی اوست که ساختار را هدایت میکند و دولت ها نمیتواند نظام اداری این کشور را دستخوش تغییرات جدی کنند و دموکراسی نیز در این کشور با وجود سلطنت، کاملاً نقض میشود.
در کشور ما دولت جدیدی که سر کار میآید، می تواند نظام اداری را کاملاً دستخوش تغییرات اساسی کند درحالی که در انگلیس، بخش ثابتی که زیر نظر پادشاه یا ملکه است، اجازه چنین کاری را نمیدهد و به احزابی که پیروز انتخابات میشوند، صرفاً اجازه تغییر یک معاونت حزبی را میدهند. در کشور ما دولت های جدیدی که سرکار میآیند، میتوانند صدر تا ذیل وزارتخانهها را عوض کنند ولی در نظام سیاسی انگلیس بخش ثابت به هیچ وجه اجازه چنین کاری را به بخش متغیر یعنی دولتها نمیدهد.
فارس: نظر شما در مورد فعالیتهای برون مرزی خاندان سلطنتی انگلستان و شخص ملکه به ویژه اقدامات آنها در ایران چیست؟
سلیمی نمین: جنایت های برون مرزی انگلستان زیاد است و آنها در نقاط مختلف جهان مانند آفریقا جنایتهای عظیمی را انجام دادند. این قضیه در طول چندصدسال اخیر رخ داده و به عنوان مثال خاندان سلطنتی انگلستان در ماجرای به اسارت گرفتن افراد آزاد در آفریقا و انتقال آنها به انگلیس و بعد آمریکا، نقش اساسی داشتند. در طول تاریخ، سرمایهداران بزرگ که مورد حمایت ملکه یا پادشاه انگلیس بودند و از آنها عنوانهایی مانند (سِر) دریافت میکردند، تحت حمایت نظام پادشاهی انگلیس جنایاتی را در اقصی نقاط جهان انجام دادند.
* جنایات انگلیسیها در طول تاریخ شرمآور است
جنایاتی که انگلیسیها در آفریقا مرتکب شدهاند، فاجعه است؛ به عنوان مثال تاجران برده برای اینکه سود بیشتری داشته باشند، بردهها را در راه آفریقا تا انگلیس در انبار کشتیها نگه میداشتند که در طول مسیر بسیاری از آنها تلف میشدند و آنها را به دریا میانداختند. وقتی که انسان این موارد را مطالعه میکند معلوم میشود که جنایات انگلیسیها در طول تاریخ شرمآور است و خود دنیایی از مطالب را در بر میگیرد.
* بیبیسی به دلیل وابستگی مجبور به سانسور حقایق تاریخی درباره جنایات انگلیس است
در مثالی دیگر جنایات انگلیسیها در هند و غارت منابع و کشتار مردم این کشور نیز بسیار عجیب و غریب است. انگلیسیها مردان هندی را به اسارت میگرفتند و در هر جایی که میخواستند سلطهگری کنند، این سربازان هندی را پیش قراول قرار می دادند و حتی در حمله به ایران نیز سربازان هندی را در جاهای پرخطر به کار میگرفتند. طبیعتاً رسانههای مانند بیبیسی که ساختارش تحت نظر نظام پادشاهی انگلیس و شخص ملکه یا پادشاه است و خیلی به دولت این کشور مربوط نیست، مجبور به سانسور این حقایق هستند.
فارس: نظر شما درباره شبکهسازی و تاثیر گذاری انگلستان در ایران چیست؟
سلیمی نمین: انگلستان شبکههای مختلفی برای فعالیتهای مخفی و جاسوسی دارد؛ به عنوان مثال شبکه فراماسونری انگلیس خیلی وسیعتر از MI6 است اما شبکه سرویس اطلاعاتی انگلیس در ایران، در ۲ کودتای ۱۲۹۹ و ۱۳۳۲ نقش اساسی داشت.
* انگلیسها با کودتای ۱۲۹۹ توانستند شبکه اطلاعاتی خود را در ایران بسط دهند
قبل از کودتای ۱۲۹۹ انگلیسیها بحث تجزیه ایران و تقسیم آن به دو قسمت را دنبال میکردند ولی بعد از انقلاب داخلی روسیه و سرکار آمدن بلشویکها، حکومت جدید روسیه سربازان خود را از ایران خارج کرد که این اقدام فرصتی استثنایی برای انگلستان فراهم ساخت؛ انگلستان قبل از خروج روسیه از ایران به تقسیم ایران بر اساس قرارداد ۱۹۰۷ راضی بودند ولی با خروج روسیه و کودتای ۱۲۹۹، به تمام ایران تسلط پیدا کردند و از این طریق توانستند شبکه اطلاعاتی خود را در ایران بسط دهند.
* انگلیسیها علیه بشریت جنایت انجام دادند
قبل از این تاریخ، انگلیسیها به بهانه هند، موقعیت خودشان را در ایران تثبیت میکردند و طبیعتاً در این دوران سرکوب مخالفان که علاوه بر کودتا صورت می گرفت، توسط سرویسهای اطلاعاتی این کشور انجام شد. این دو کودتا به معنای نقض حاکمیت ملی ایران بود و جنایاتی که در بین این دو کودتا توسط انگلیسیها در کشور ما انجام شده، حدیث مفصلی دارد ولی به طور کلی جنایات آنها محدود به ایران نیست و انگلیسیها علیه بشریت جنایت انجام دادند.
در حال حاضر نیز سیستم پادشاهی انگلیس هنوز در بسیاری از کشورها مانند استرالیا و کانادا حضور دارد و نماینده پادشاهی انگلیس در آنجا، مافوق تمام سیستمهای آن کشورهاست؛ در جنایت های برون مرزی انگلستان، طبعاً نقش اساسی با پادشاه یا ملکه است و بخش متغیر نظام سیاسی این کشور یعنی دولتها، صرفا عامل اجرایی هستند و سیاستگذار و تصمیمساز این جنایتها، بخش ثابت یعنی سیستم پادشاهی است؛ به عنوان مثال در آفریقای جنوبی سیستم ثابت نظام سیاسی انگلیس، سالها از رژیم آپارتایدی این کشور که بر اساس برتری نژادی بود، حمایت میکرد که مربوط به دوران همین الیزابت دوم بود و در نهایت با فشار افکار عمومی مجبور به عقب نشینی در این زمینه شد.
در دورانی که خود من در انگلستان دانشجو بودم، تشکل های دانشجویی و سیاسی این کشور تظاهراتهای بسیار گستردهای علیه اقدامات بخش ثابت نظام سیاسی انگلیس یعنی نظام پادشاهی، برگزار میکردند؛ این یک فکت تاریخی است که نشان میدهد مردم انگلستان علیه سیاستهای ملکه به میدان آمدند و صراحتاً مخالفت خودشان را ابراز کردند.
فارس: به نظر شما با مرگ ملکه الیزابت دوم، در سیاستهای کلی انگلستان و اختیارات و ثروتهای ملکه یا پادشاه این کشور، تغییری ایجاد میشود؟
سلیمی نمین: خیر، به عقیده من تغییری در این زمینه ایجاد نمیشود مگر اینکه در آنجا حرکتهای اجتماعی گسترده صورت بگیرد. قطعاً نظام سلطنتی انگلیس تلاش میکند که این واقعیت ها پنهان بماند و ملکه را به عنوان یک شخصیت بسیار رئوف نشان دهند؛ علت عمدهای اینکه در حال حاضر بیبیسی این رسوایی را برای خود رقم میزند این است که نگذارد چنین تغییری صورت بگیرد.
* بیبیسی مقاومت میکند تا سلطنت را در انگلیس حفظ کند
این سانسورها برای بیبیسی بسیار پر هزینه است ولی مجبور هستند که جلوی ابراز نظرات مخالف را بگیرند که به معنی شکننده بودن آنها در این زمینه است؛ آنها مقاومت میکنند تا ساختار ثابت نظام سیاسی انگلیسی یعنی پادشاه و ملکه که مسئول سیاستگذاری این کشور است را حفظ کنند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: عباس سلیمی نمین ملکه انگلستان انگلستان رسانه های وابسته نظام سیاسی انگلیس پادشاهی انگلیس ملکه یا پادشاه جنایات انگلیس خاندان سلطنتی مردم انگلستان مردم این کشور انگلیسی ها عنوان مثال کودتای ۱۲۹۹ افکار عمومی انجام دادند نشان می دهد سلیمی نمین نشان دهند نقش اساسی بخش ثابت بین مردم جنایت ها رسانه ها بی بی سی دولت ها نظر شما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۷۹۹۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم جبران تأخیر ایجاد شده در اجرای سیاستهای تامین اجتماعی
مقام معظم رهبری با انتقاد از اجرا نشدن "سیاستهای کلی تأمیناجتماعی" متذکر شدند: "این سیاستها، مدتها پیش ابلاغ شد و رئیسجمهور هم دستور تهیه آئیننامه را داد اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاستها اجرا نشده است." - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبری در دیدار روز سهشنبه چهارم اردیبشهت ماه در آغاز هفته کارگر در کنار تأکید بر نقش کلیدی جامعه کارگری در جهش تولید و بهبود وضع اقتصادی کشور، به تبیین وظایف مسئولان برای حل مشکلات قشرِ قانع و نجیب کارگر پرداختند.
ایشان در این دیدار نقش و جایگاه بیمهها را برای جامعه کارگری مهم خواندند و با انتقاد از اجرا نشدن "سیاستهای کلی تأمیناجتماعی" متذکر شدند: "این سیاستها، مدتها پیش ابلاغ شد و رئیسجمهور هم دستور تهیه آئیننامه را داد اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاستها اجرا نشده است."
ابلاغ سیاستهای کلی تامین اجتماعی در جهت ایجاد رفاه و عدالت در کشور استسیاستهای کلی تأمیناجتماعی در 21 فروردین ماه 1401 از سوی مقام معظم رهبری برای اقدام به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد و در زمان برگزاری دیدار اخیر معظم له با کارگران که به سنت دیدارهای هر ساله ایشان با جامعه کارگری کشور برگزار شد، بیش از 2 سال از زمان ابلاغ این سیاستها میگذرد.
در این میان آنچه موجب انتقاد رهبری در این زمینه شده، این است که هر چند براساس دستور رهبری در زمان ابلاغ این سیاستها، قوه مجریه موظف شده بود "با کمک مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و با بسیج دستگاههای مسئول، برنامه جامع تحقق این سیاستها را شامل تقدیم لوایح، تصویب مقررات و اقدامات اجرایی لازم، در مدت 6 ماه ارائه کند" اما تا این تاریخ هنوز هیچ برنامه یا قانونی برای اجرایی کردن این سیاستها به تصویب نرسیده و این در حالی است که اگر قوانین و مقررات لازم تدوین و تصویب و اجرا شده و نظام رفاهی و تأمیناجتماعی متناسب با این سیاستها، بازمهندسی و طراحی مجدد شده بود، شاید امروز تا این حد شاهد آسیبپذیری ابعاد مختلف زندگی اقشار مختلف مردم از تکانههای اقتصادی و اجتماعی نبودیم.
اهمیت این سیاستها و قوانین مرتبط با آنها از آن روست که سیاستهای کلی تأمین اجتماعی و نظام کلان رفاه و تأمین اجتماعی کشور که باید بر اساس ترتیبات مصرح در این سیاستها و مشتمل بر لایههای مختلف حمایتی، بیمهای و تکمیلی طراحی و اجرایی شود، بر شئون مختلف زندگی همه اقشار مردم یعنی همه جمعیت بیش از 85 میلیون نفری کشور تأثیر خواهد گذارد و همانطور که در صدر این سیاستها آمده است "ایجاد رفاه عمومی، برطرف ساختن فقر و محرومیت، حمایت از اقشار و گروههای هدف خدمات اجتماعی از جمله بیسرپرستان، از کارافتادگان، معلولان و سالمندان و آنچه از اهداف رفاه و تأمیناجتماعی که در اصول 3، 21، 28، 29، 31 و 43 قانون اساسی آمده است، اقتضاء میکند نظامی کارآمد، توانمندساز، عدالتبنیان، کرامتبخش و جامع برای تأمیناجتماعی همگان که برگرفته از الگوهای اسلامی ـ ایرانی و مبتنی بر نظام اداری کارآمد، حذف تشکیلات غیرضرور و رفع تبعیضهای ناروا و بهرهگیری از مشارکتهای مردمی باشد، طراحی و اجرا شود."
آنگونه که از شنیدهها بر میآید وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که متولی بخش عمده این سیاستها است و بعد از ابلاغ این سیاستها در دورهای شاهد تلاطمهای سیاسی و سه نوبت تغییرات مدیریتی (استعفای حجتالله عبدالملکی در 24 خرداد 1401 و دو ماه بعد از ابلاغ سیاستهای کلی تأمیناجتماعی، دوره حدوداً سه ماهه سرپرستی محمدهادی زاهدیوفا و رأی اعتماد مجلس به سید صولت مرتضوی در 27 مهر 1401) بوده است، در اجرای مسئولیت قانونی خود در ابتدا 6 لایحه مجزا برای اجراییسازی این سیاستها تدوین و به هیئت دولت ارسال کرده بود که بعد از چندین بار رفت و برگشت بین کمیسیون فرهنگی، اجتماعی دولت و این وزارتخانه، در نیمه اول سال 1402 مقرر شد که لوایح ششگانه موصوف در قالب یک لایحه واحد یکپارچه و تلفیق شود.
گویا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در مرداد 1402 لایحه واحد اجرای سیاستهای کلی تأمیناجتماعی را به هیئتدولت ارسال کرده است که این بار برخلاف لوایح ششگانه قبلی که به کمیسون فرهنگی اجتماعی دولت ارجاع شده بود، به کمیسیون اقتصادی دولت ارجاع شده است.
با این تفاسیر و با یادآوری آنکه متأسفانه به اذعان کارشناسان این حوزه، گویا در تدوین برنامه هفتم توسعه، الزامات و راهبردهای طراحی شده در سیاستهای کلی تأمیناجتماعی آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است، به نظر میرسد تصویب نهایی این لایحه و اجرای مطالبه مقام معظم رهبری در زمینه سیاستهای کلی تأمیناجتماعی، نیازمند یک عزم جدی در دولت محترم است.
عزمی جدی برای آنکه این لایحه که میتواند بر زندگی همه اقشار جامعه از جمله بیمهشدگان و بازنشستگان صندوقهای مختلف بازنشستگی و افراد نیازمند حمایتهای اجتماعی مانند بیسرپرستان، ازکارافتادگان، معلولان و سالمندان تأثیرات جدی گذارد و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر اقشار آسیبپذیر را تا حد قابل توجهی مدیریت و کنترل کند، و از همین رو امید است با عزمی جدی و هماهنگی بیننهادی لوایح و قوانین مورد نیاز برای اجرای این سیاستها هر چه زودتر تصویب و اجرایی شود.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که برخی اخبار حکایت از آن دارند که پیش از این و در روزهای پایانی سال گذشته، مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت عالی نظارت بر سیاستهای کلی نظام نیز با توجه به روند طولانی تدوین قوانین مورد نیاز، مجدداً یک فرصت زمانی ششماهه برای انجام اقدامات تقنینی و اجرایی لازم در این زمینه اعلام کرده که امید است این بار در فرصت تعیین شده، شاهد اقدام جدی و مؤثر همه قوا و نهادها و دستگاههای متولی در این زمینه باشیم.
انتهای پیام/